per
انجمن حسابداری ایران
مدیر مسئول و سردبیر:
دکتر علی ثقفی
مدیریت مجله و دبیرکل انجمن:
ناصر پرتوی
همکار اجرایی:
مریم اصغرزاده بدر
تحقیقات حسابداری و حسابرسی
2251-8428
2014-03-21
6
21
4
23
10.22034/iaar.2014.104395
104395
Original Article
مدلی برای پیش بینی جریان وجوه نقد در شرکت های ایرانی
A Model for Cash Flow forecasting in Iranian Companies
علی ثقفی
a.saghafi20965@gmail.com
1
فاطمه صراف
aznyobe@yahoo.com
2
عضو هئیت علمی گروه حسابداری دانشگاه علامه طباطبائی
عضو هیأت علمی دانشگاه
حیات یک واحد اقتصادی تا حد زیادی به جریان وجوه نقد آن بستگی دارد و ایجاد توازن بین وجه نقد در دسترس و نیازهای نقدی، مهم ترین عامل سلامت اقتصادی آن واحد می باشد. از آن جائی که وضعیت نقدینگی مبنای قضاوت بسیاری از ذی نفعان مانند سرمایه گذاران، اعتباردهندگان، تحلیل گران و سایر استفاده کنندگان درباره موقعیت اقتصادی است، پیش بینی جریان وجوه نقد آتی از اهمیت زیادی برخوردار می باشد.
هدف این پژوهش، مقایسه دو مدل گام تصادفی و تعهدی معکوس جهت پیش بینی جریان وجوه نقد عملیاتی و بررسی برخی از مشخصه های شرکت که بر مدل های پیش بینی تأثیر دارند، می باشد. به این منظور، یک نمونه متشکل از 1663 سال – شرکت از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390-1380 مورد بررسی قرار گرفت.
یافته های پژوهش حاکی از آن بود که مدل گام تصادفی در مقایسه با مدل تعهدی معکوس، بهتر می تواند جریان وجوه نقد عملیاتی را پیش بینی کند. این در حالی است که نتایج به دست آمده در شرکت هایی که دولت در آن ها نفوذ داشت نشان داد که مدل تعهدی برای برآورد جریان وجوه نقد آتی مناسب تر است.
An economic unit's life, largely depends on its cash flows and balance between available cash and needs of cash, is the most important factor in the economic unit’s health. Since the liquidity situation is the basis for judging of many stakeholders like investors ,creditors, analysts and other users about the economic situation, predicting future cash flows are of great importance.
The purpose of this study is the comparison of Random Walk and Accrual Reversal model to prediction operating cash flow and examine some of firm’s characteristics that impact predicting models. For this reason, a sample of 1663 year/company among the list of Tehran Stock Exchange firms during the years2001-2011were examined.
The findings indicate that the Random Walk model ,in comparison with Accrual Reversal model, can predict operating cash flow, better. However, the results showed that, the companies that government had influenced them, the Accrual Reversal models are more suitable to estimate future cash flows.
https://www.iaaaar.com/article_104395_6cbcad7be3214abf6fd38be17d30b17a.pdf
پیش بینی جریان وجوه نقد
حسابداری تعهدی
حسابداری نقدی
مدل های پیش بینی جریان وجوه نقد آتی
اقلام تعهدی
Cash Flow Predicting
Accrual Accounting
Cash Accounting
Future Cash Flow Predicting Model
Accruals
per
انجمن حسابداری ایران
مدیر مسئول و سردبیر:
دکتر علی ثقفی
مدیریت مجله و دبیرکل انجمن:
ناصر پرتوی
همکار اجرایی:
مریم اصغرزاده بدر
تحقیقات حسابداری و حسابرسی
2251-8428
2014-03-21
6
21
24
37
10.22034/iaar.2014.104396
104396
Original Article
بررسی رابطه بین ویژگیهای هیأت مدیره و روشهای تأمین مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
Board of director's attitudes and financing methods relation of listed companies of Tehran Stock Exchange
شکراله خواجوی
shkhajavi@gmail.com
1
ابوالفضل گرگانی فیروزجاه
2
دانشیار حسابداری دانشگاه شیراز
دانشجوی ارشد حسابداری دانشگاه شیراز
هدف این مقاله بررسی رابطه بین ویژگیهای هیأت مدیره و روشهای تأمین مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. جامعه آماری این پژوهش را 65 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل میدهد که در طی سالهای 1383 تا 1389 مورد بررسی قرار گرفته است. از تحلیل آماری رگرسیون خطی چند متغیره برای آزمون فرضیههای پژوهش استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیههای پژوهش نشان میدهد که بین اندازهی هیأت مدیره و تأمین مالی داخلی شرکتها رابطه منفی معناداری وجود دارد و همچنین، بین استقلال هیأت مدیره و درصد مالکیت اعضای هیأت مدیره با تأمین مالی خارجی رابطه منفی معناداری وجود دارد. از سوی دیگر، نتایج پژوهش نشان میدهد که بین استقلال هیأت مدیره و درصد مالکیت اعضای هیأت مدیره با تأمین مالی داخلی و اندازهی هیأت مدیره و تأمین مالی خارجی رابطه آماری معناداری وجود ندارد. نتایج پژوهش در خصوص متغیرهای کنترلی نشاندهنده آن است که بین اندازه شرکتها و تأمین مالی داخلی آنها رابطه مثبت معنادار و بین عمر و اهرم مالی شرکتها با تأمین مالی داخلی آنها رابطه منفی معناداری وجود دارد. همینطور، نتایج پژوهش نشان میدهد که بین اندازه، عمر و اهرم مالی شرکتها با تأمین مالی خارجی رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
The goal of this research is to investigate the relation between board of directors’ attitudes and financing methods of listed companies of Tehran Stock Exchange. This research population includes 65 listed companies of Tehran Stock Exchange during 2004-2011. The multivariate linear regression analysis is used to hypotheses testing. Results of research hypotheses testing indicate that there is a significant negative relation between the board of directors’ size and internal financing. Moreover, there is a significant negative relation between board of directors’ independency and the board of directors’ ownership percent with external financing either. On the other hand, research results show that there is significant statistical relation between board of director independency and the board of directors’ ownership percent with external financing and a similar relation between the board of directors’ size and external financing. Results of control variables demonstrate that there is a significant positive relation between firm size and internal financing and a significant negative relation between firm life time and financial leverage with internal financing. Also, results show that there is a significant positive relation between the firm size, firm life time and financial leverage with external financing.
https://www.iaaaar.com/article_104396_5c9bddebd5b95c247031e2ff82dc1bd3.pdf
تأمین مالی داخلی
تأمین مالی خارجی
اندازهی هیأت مدیره
استقلال هیأت مدیره و درصد مالکیت اعضای هیأت مدیره
Internal Financing
External Financing
Board of directors size
Board of directors independency
Board of directors ownership
per
انجمن حسابداری ایران
مدیر مسئول و سردبیر:
دکتر علی ثقفی
مدیریت مجله و دبیرکل انجمن:
ناصر پرتوی
همکار اجرایی:
مریم اصغرزاده بدر
تحقیقات حسابداری و حسابرسی
2251-8428
2014-03-21
6
21
38
51
10.22034/iaar.2014.104397
104397
Original Article
بررسی رابطه اندازه، دوره تصدی و تخصص حسابرس در صنعت با نقدشوندگی سهام
Review of the Relation of Auditor’s Size, Tenure & Industry Specialization with Stock Liquidity
علی ابراهیمی کردلر
ali20gol@yahoo.com
1
سلمان رحمتی
2
استادیار دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، ایران
کارشناس ارشد حسابداری، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، ایران
هدف این پژوهش بررسی رابطهی اندازه، دوره تصدی و تخصص حسابرس در صنعت با نقدشوندگی سهام میباشد. ادبیات موجود اندازه، دوره تصدی و تخصص حسابرس در صنعت را با کیفیت حسابرسی مرتبط میداند و کیفیت حسابرسی نیز با عدم تقارن اطلاعاتی و نقدشوندگی سهام رابطه دارد؛ لذا انتظار میرود که اندازه، دوره تصدی و تخصص حسابرس در صنعت با نقدشوندگی سهام رابطه داشته باشد. به منظور بررسی رابطه مذکور از دو معیار رتبه نقدشوندگی و معیار آمیهود به عنوان متغیر وابسته استفاده شد و اطلاعات متغیرهای مستقل اندازه و دوره تصدی از صورتهای مالی حسابرسی شده استفاده گردید. برای محاسبه تخصص حسابرس در صنعت رویکرد سهم بازار مورد استفاده قرار گرفت. فرضیههای پژوهش با استفاده از رگرسیون چندمتغیره و نرمافزار Eviews بررسی شدند.
نتایج بررسی 102 شرکت طی دوره زمانی 1389-1385 نشان میدهد اندازه موسسه حسابرسی با نقدشوندگی سهام رابطه مثبت دارد و چنانچه از معکوس معیار آمیهود به عنوان متغیر وابسته استفاده شود، دوره تصدی موسسه حسابرسی با نقدشوندگی سهام رابطه مثبت دارد. تخصص حسابرس در صنعت نیز با نقدشوندگی سهام رابطه معناداری ندارد.
The main purpose of this paper is to investigate the relationship between Auditor’s sizes, tenure and industry specialization with stock liquidity. Pervious literature shows that auditor’s size, tenure and industry specialization are correlated with audit quality and audit quality is correlated with information asymmetry and stock liquidity. So it is expected that auditor’s size, tenure and industry specialization have relationship with stock liquidity. In order to review this relation, we used the Amihud’s illiquidity measure and liquidity rank measure as dependent variables separately. The data related to independent variables (Auditor’s size, tenure and industry specialization) is gathered from audited financial statements and to calculating industry specialization; the market share approach was used. Multivariate regression method and Eviews software package was used to review the hypothesis.
Results of the review of 102 firms from1385 to 1389 (510 firm-years) show that Auditor’s size has a positive relation with stock liquidity, and if the reverse of Amihud measure was used as the dependate variable, auditor’s tenure has a positive relation with stock liquidity. Auditor’s industry specialization has no significant relation with stock liquidity, too.
https://www.iaaaar.com/article_104397_65bbacde18c5386bf0c859c1976d8e60.pdf
اندازه موسسه حسابرسی
دوره تصدی
تخصص حسابرس در صنعت
کیفیت حسابرسی
نقدشوندگی سهام
Auditor’s size
Auditor’s tenure
Auditor’s industry specialization
Audit Quality
Stock Liquidity
per
انجمن حسابداری ایران
مدیر مسئول و سردبیر:
دکتر علی ثقفی
مدیریت مجله و دبیرکل انجمن:
ناصر پرتوی
همکار اجرایی:
مریم اصغرزاده بدر
تحقیقات حسابداری و حسابرسی
2251-8428
2014-03-21
6
21
52
67
10.22034/iaar.2014.104398
104398
Original Article
بررسی تجربی مدیریت سود در صورتهای مالی تلفیقی و صورتهای مالی شرکت اصلی
Consolidated and parent company earning management: an Exprimental Study
محمد جواد ساعی
mj-saei@um.ac.ir
1
مهدی عبدی
2
استادیارگروه حسابداری دانشگاه فردوسی مشهد
کارشناس ارشد حسابداری – دانشگاه فردوسی مشهد
سود معیار مهمی در تصمیمگیری و ارزیابی استفادهکنندگان از صورتهای مالی است. اهمیت سود در این موارد یکی از دلایل مدیریت سود است. تحقیقات قبلی نشانگر وجود مدیریت سود است. تمرکز این تحقیق بر یافتن پاسخی برای این سوال است که "آیا نسبت مدیریت سود در صورتهای مالی تلفیقی متفاوت از صورتهای مالی شرکت اصلی میباشد؟" برای پاسخ به این سوال، ابتدا مدیریت سود در صورتهای مالی تلفیقی و صورتهای مالی شرکت اصلی به صورت جداگانه و با استفاده از مدلهای تعدیل شده جونز و چشم انداز آینده مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمون فرضیات در سطح صنعت و در سطح کل نمونه، نشان میدهد که مدیریت سود در هر دو صورت مالی به صورت معنیداری اعمال میشود. نتایج تحقیق، برخلاف انتظارات، نشان داد که نسبت مدیریت سود در صورتهای مالی شرکت اصلی بیشتر از صورتهای مالی تلفیقی است. آزمون معنیداری تفاوت مدیریت سود در سطح صنایع، بسته به مدلهای مورد استفاده، نتایج ناسازگاری را نشان میدهد.
The earing is an important criterion of evaluation and decision making for the user of financial statements.This importance is one of the resons for earnings management.The focus of this research is to find a response to this question: Whether the earnings management in the consolidated financial statements is diferent from that in the parent company financial statements?
We find that, in total sample and in industry level, earnings management is existed in both of the financial statements. At total sample, the test of difference in earnings management indicate that, earnings management in parent company financial statements is more than the consolidated financial statements. Although, the test of difference, at industry levels, show inconsistency in results.
https://www.iaaaar.com/article_104398_2146092b53cf14f50b8b8de556b17a84.pdf
مدیریت سود
صورتهای مالی تلفیقی
اقلام تعهدی اختیاری
مدل تعدیل شده جونز
مدل چشم انداز آینده
Earnings Management
Consolidated financial statements
parent company financial statements
modified Jones model
Forward-Looking model
per
انجمن حسابداری ایران
مدیر مسئول و سردبیر:
دکتر علی ثقفی
مدیریت مجله و دبیرکل انجمن:
ناصر پرتوی
همکار اجرایی:
مریم اصغرزاده بدر
تحقیقات حسابداری و حسابرسی
2251-8428
2014-03-21
6
21
68
85
10.22034/iaar.2014.104399
104399
Original Article
بررسی تاثیر متغیرهای حسابداری و بازار عدم تقارن اطلاعاتی بر هزینه سرمایه سهام عادی
The Effect of Accounting and Market Variables Asymmetry Information on the Common stock Cost of Capital
عبداله خانی
1
زیبا قجاوند
2
استادیار گروه حسابداری و مدیریت مالی دانشگاه اصفهان
مربی مؤسسه آموزش عالی صنعتی فولاد، فولادشهر، اصفهان، ایران
در این مقاله، تاثیر متغیرهای حسابداری و متغیرهای بازار سرمایه بر هزینه سرمایه سهام عادی مورد آزمون قرار گرفته است. کیفیت اقلام تعهدی به عنوان متغیر حسابداری و دامنه اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام (دامنک) و جزء انتخاب نامطلوب دامنک به عنوان متغیرهای بازار استفاده شده است. نمونه تحقیق، مشتمل بر 70 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران، در دوره مالی 1383 الی 1388 می باشد و مدل فاما و فرنچ ]15[ برای تجزیه و تحلیل داده ها بکار برده شده است. نتایج تحقیق حاکی از تأثیر مثبت دامنک و جزء انتخاب نامطلوب آن بر هزینه سرمایه سهام عادی دارد اما کیفیت اقلام تعهدی بر هزینه سرمایه سهام عادی تاثیر نداشته است.
This paper examines the effect of accounting variable and market variables on the cost of stock capital in Iran. The accruals are used as the accounting variable and the bid-ask spread and also the adverse selection component of the bid-ask spread is used as the market variables. The sample research contains 70 active corporations in Tehran Stock Market (TSE). The Fama and French model [1993]is used for data analyzing. Overall, our results show that the market variables have positively effect on the cost of stock capital but, the accounting variable has not the effect.
https://www.iaaaar.com/article_104399_d19b2cb9b3f70c7a321af865aebbbe11.pdf
عدم تقارن اطلاعات
هزینه سرمایه سهام عادی
کیفیت اقلام تعهدی
دامنه اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام (دامنک)
جزء انتخاب نامطلوب دامنک
Asymmetric information
Cost of stock capital
Bid-Ask spread
adverse selection component of the bid-ask spread
per
انجمن حسابداری ایران
مدیر مسئول و سردبیر:
دکتر علی ثقفی
مدیریت مجله و دبیرکل انجمن:
ناصر پرتوی
همکار اجرایی:
مریم اصغرزاده بدر
تحقیقات حسابداری و حسابرسی
2251-8428
2014-03-21
6
21
86
99
10.22034/iaar.2014.104400
104400
Original Article
مطالعة رابطة بین پایداری اقلام تعهدی و بازده سهام
The Study of Relationship between Accruals Persistence & Return on Stock
مجید عظیمی یانچشمه
1
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی مبارکه
این مقاله با کاربست یک رویکرد ترازنامه ای به بررسی رابطۀ بین پایداری اقلام تعهدی و بازده سهام می پردازد. تعریف جامعی از اقلام تعهدی که بیانگر تغییر در تمام داراییهای غیرنقدی منهای تغییر در تمام بدهیهاست، به کار بسته شده است. اسکات و همکاران اثبات کردند که پایداری جزء تعهدی سود از جزء نقدی آن کمتر است. چنانچه سرمایه گذاران پایداری کمتر سود را پیش بینی نکنند، این موضوع ممکن است به قیمت گذاری نادرست سهام بینجامد. اگر سرمایه گذاران مفاهیم پایداری اقلام تعهدی را درک کنند، نباید هیچ رابطه ای بین اقلام تعهدی و بازده غیرعادی سهام وجود داشته باشد. با این وجود، اگر سرمایه گذاران بی تجربه در پیش بینی پایداری کمتر جزء تعهدی سود کوتاهی کنند، یک رابطۀ منفی بین جزء تعهدی و بازده غیرعادی سهام وجود خواهد داشت. جامعة آماری این پژوهش متشکل از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازۀ زمانی 1380 الی 1387 است که نمونه ای به حجم 141 شرکت از آن انتخاب شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد بین اقلام تعهدی و بازده سهام رابطۀ منفی معنادار وجود ندارد.
This paper investigates the relationship between accruals persistence & return on stock (ROS) with a balance sheet approach. I use a comprehensive definition of accruals that represent the change in all non-cash assets less the change in all liabilities. Scott et al. proved that the accrual component of earnings is less persistence than the cash flow component of earnings. If investors do not fully anticipate the lower earnings persistence, it may lead to significant security mispricing. If investors understand the implications of accrual persistence, ten there should be no relation between accruals & future abnormal stock returns. However, if investors naively fail to anticipate the lower persistence of the less persistence accrual components, there were will be a negative relation between these accrual components & future abnormal stock returns. Our population includes listed companies in Tehran Stock Exchange (TSE) for the period 1380 to 1387. We analyzed a sample of 141 companies. My findings don't confirm a negative relation between these accrual components & future abnormal stock returns.
https://www.iaaaar.com/article_104400_edbc98dea917598db8808f8c362938fc.pdf
Return on Stock
Accruals Persistence
Accrual Component
Cash Flow Component
per
انجمن حسابداری ایران
مدیر مسئول و سردبیر:
دکتر علی ثقفی
مدیریت مجله و دبیرکل انجمن:
ناصر پرتوی
همکار اجرایی:
مریم اصغرزاده بدر
تحقیقات حسابداری و حسابرسی
2251-8428
2014-03-21
6
21
100
115
10.22034/iaar.2014.104401
104401
Original Article
پیش بینی سود هر سهم(EPS) با استفاده از شبکه های عصبی پرسپترون چند لایه(MLP) و توابع شعاعی بنیادین(RBF) در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
Earnings per Share forecasting models using MLP and RBF Neural Networks on the listed firms in Tehran Stock Exchange (TSE)
عبداله پاکدل
abdolapakdel@yahoo.com
1
عباسعلی دریائی
2
حسین امینی
3
سید محمد مشعشعی
4
گروه حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل، اردبیل ایران
دانشجوی دکتری حسابداری دانشگاه شیراز، شیراز ایران
کارشناس ارشد حسابداری و حسابدار رسمی
کارشناس ارشد حسابداری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران ایران
سود هر سهم یکی از فاکتورهای مالی بسیار مهم است که مورد توجه مدیران، سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی می باشد و اغلب برای تصمیم گیری در خصوص سرمایه گذاری، ارزیابی سودآوری و ریسک مرتبط با سود و نیز قضاوت در خصوص قیمت سهام استفاده می شود، از این رو پیش بینی آن برای مدیران و ذینفعان حائز اهمیت اساسی است. هدف این تحقیق ارائهی مدلی به منظور پیش بینی سود هر سهم با استفاده از شبکه عصبی پرسپترون چند لایه(MLP) و شبکهی عصبی توابع شعاعی بنیادین(RBF) و تعیین مدل برتر با استفاده از معیار های ارزیابی عملکرد است. بدین منظور، شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران به عنوان جامعه آماری تحقیق در نظر گرفته شدند و 630 سال-شرکت در قالب 24 صنعت فعال بورس در محدودهی زمانی 1388-1382 به عنوان نمونهی تحقیق انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که شبکهی MLP خطای پیش بینی کمتری نسبت به شبکهی RBF دارد و همبستگی بین داده های واقعی و داده های پیش بینی شده توسط این شبکه نیز از RBF بیشتر است؛ در نتیجه دقت پیش بینی شبکهیMLP بیشتر از شبکهی RBF است.
Earnings per share (EPS) are one of the important financial ratios that is considered by manager, investors and financial analysts. It is usually used in investment decisions, profitability evaluation, profit risk, and stock price estimation. Therefore, EPS forecasting is an important and an attractive task for manager and investors. This research proposes a model for forecasting earnings per share using a multi-layered perceptron(MLP) neural network and radial basic functions(RBF) neural network and compares estimation accuracy of 2 models using performance criteria.For this purpose, we used 630 listed firms in Tehran Stock Exchange (TSE) in the period of 2003-2009. The results show that the MLP model is significantly more accurate than the RBF model.
https://www.iaaaar.com/article_104401_e265238768c55c3fec473a47bbf95078.pdf
سود هر سهم
شبکهی عصبی پرسپترون چندلایه
شبکهی عصبی توابع شعاعی بنیادین
بورس و اوراق بهادار تهران
earnings per share
multi-layer perceptron neural network
radial basic functions
Tehran Stock Exchange (TSE)
per
انجمن حسابداری ایران
مدیر مسئول و سردبیر:
دکتر علی ثقفی
مدیریت مجله و دبیرکل انجمن:
ناصر پرتوی
همکار اجرایی:
مریم اصغرزاده بدر
تحقیقات حسابداری و حسابرسی
2251-8428
2014-03-21
6
21
116
127
10.22034/iaar.2014.104402
104402
Original Article
بررسی میزان افشای اطلاعات سرمایه فکری در گزارشهای مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
Disclosure of Intellectual Capital in Financial Reporting of firms which listed in Tehran Stock Exchange
هدی همتی
1
آرزو جلیلی
2
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن، گروه حسابداری، رودهن
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد آیت الله آملی،گروه حسابداری، آمل، ایران
سرمایه فکری یکی از منابع ضروری برای موفقیت شرکت در اقتصاد مبتنی بر دانش میباشد. امروزه بین ارزش دفتری و ارزش بازار شرکتها تفاوت زیادی وجود دارد که به این تفاوت، فاصله توضیح داده نشده، گفته میشود. در صورتی که سرمایه گذار به اطلاعاتی دسترسی داشته باشد که فاصله بین ارزش دفتری و ارزش بازار را تشریح نماید، این امر میتواند منجر به تصمیمات اقتصادی بهتر شود. افشای اطلاعات مرتبط با اجزای سرمایه فکری در گزارشهای مالی تا حدودی میتواند این فاصله را توجیه نماید. هدف این پژوهش بررسی میزان افشای اطلاعات سرمایه فکری و ارتباط آن با نوع صنعت شرکت میباشد.
به منظور تعیین میزان افشای اطلاعات سرمایه فکری از روش تحلیل محتوا و هچنین برای بررسی رابطه بین میزان افشای اطلاعات و نوع صنعت از آزمون کروسکال ـ والیس استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش شامل 50 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دو سال متوالی 1387 و 1388 است.
نتایح حاصل از آزمون فرضیهها نشان میدهد که در سال 87 ، سرمایه خارجی و در سال 88، سرمایه انسانی بیشترین میزان افشا را داشتهاند و رابطه معناداری بین میزان افشای اطلاعات سرمایه فکری و نوع صنعت شرکت وجود دارد.
These days, intellectual capital is one of important resources for firms in knowledge-based economy. There is a difference between market value and book value of firms, which called unexplained gap. If investor has access to information that explained this gap, it can lead to better economic decisions than investors who do not have access this information. Disclosure of intellectual capital component s’ in annual reports, can be partly explain this gap.
This paper aims to examine intellectual capital reporting in annual reports and determine the relationship between intellectual capital reporting and size, industry and partnership of firms.
In order to determine the types of intellectual capital items which reported in annual reports, the content analysis method was used. To test the relationship between disclosure of intellectual capital and firm’s industry, Kruskal Wallis Test was conducted.
The sample of paper consists of 50 companies which listed in Tehran stock exchange for consecutive years 1387 and 1388.
The findings showed that in 1387, external capital and in 1388, human capital had more reporting. There is a significant relationship between intellectual capital reporting and size of firms.
https://www.iaaaar.com/article_104402_90b6ee11d3b8eb52eb7b2d56ef5cfb46.pdf
فشای سرمایه فکری
سرمایه انسانی
سرمایه خارجی
سرمایه داخلی
نوع صنعت
Disclosure of Intellectual Capital
Human capital
External Capital
Internal Capital
Type of Industry
per
انجمن حسابداری ایران
مدیر مسئول و سردبیر:
دکتر علی ثقفی
مدیریت مجله و دبیرکل انجمن:
ناصر پرتوی
همکار اجرایی:
مریم اصغرزاده بدر
تحقیقات حسابداری و حسابرسی
2251-8428
2014-03-21
6
21
128
140
10.22034/iaar.2014.104403
104403
Original Article
مقایسه عملکرد مدلهای شبکه عصبی مصنوعی واتورگرسیون برداری در پیش بینی شاخص قیمت و بازده نقدی
Comparison of neural networks and Auto regression performance in prediction of Dividend and Price Index
مولود فامیلیان
1
سیما یزدانی
2
عضو هیات علمی دانشگاه شریعتی
دانشجوی دکتری حسابداری دانشگاه تهران
هدف این مقاله تجزیه و تحلیل های اقتصادی، پیش بینی صحیح و دقیق متغیرهای اقتصادی است. در این زمینه، روشهای مختلفی برای پیش بینی در اقتصاد وجود دارد، که از جمله آنها میتوان به مدلهای رگرسیون ، معادلات همزمان و... اشاره کرد. مدلهای سری زمانی نیز از جمله مدلهای اقتصادی می باشند که در آن پیش بینی مقادیر سری، بیش از هر چیز به عهده خودشان گذاشته می شود اما استفاده از روش های غیر کلاسیک در شناسایی مدل و پیش بینی رفتار سیستم های پیچیده، مدتهاست در محافل علمی و حتی حرفه ای متداول و معمول شده است. در بسیاری از سیستم های پیچیده و خصوصاً غیر خطی که مدل سازی و به دنبال آن پیش بینی و کنترل آنها از طریق روش های کلاسیک و تحلیلی امری بسیار دشوار و حتی بعضاً غیر ممکن می نماید، از روش های غیر کلاسیک که از ویژگی هایی همچون هوشمندی، مبتنی بر معرفت و خبرگی برخوردار هستند، استفاده می شود. شبکه های عصبی، یکی از این روش های بدیع و در حال تحول است که در موضوعات متنوعی از قبیل الگوسازی، شناخت الگو، خوشه بندی و پیش بینی به کار رفته و نتایج مفیدی داشته است. در این مقاله، از شبکه های عصبی در پیش بینی سری های زمانی داده های اقتصادی استفاده کرده ایم. در این رابطه عوامل مختلف ساختاری، روش های مختلف یادگیری شبکه های عصبی و انتخاب و کاربرد مناسب داده ها در فرایند پیش بینی، مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفته است و با مدلهای ساختاری و سری زمانی مانند اتورگرسیون برداری مقایسه گردیده است. در این پژوهش، از ابزارهای محاسباتی نرم افزار MATLAB و شاخص قیمت و بازده نقدی بورس اوراق بهادار تهران مابین سال های 1385 تا 1390 استفاده شده است. خلاصه نتیجه گیری و پیشنهادات حاکی از آن است که مدل شبکه های عصبی مصنوعی از عملکرد بهتری در پیش بینی مقادیر متغیرها برخوردار است .
This paper present two models for short and long term stock price forecasting using Artificial Neural Networks and Vector Auto regression analyses as complementary methods. Presented models also will be able to forecast the stock price of future day. The models forecast the stock price of future day with using of previous stock price information. In presented models, it is possible to use the calendar parameters, like the day of week, special days and etc to forecast the stock price. A major contribution of this work is the resulting time-delayed artificial neural network model that allows stock return predictions and is particularly useful as an investment decision support system for hedge funds and other investors, whose portfolios are at risk of losing market value.
After designing mentioned models, and specifying construction of multi-layer perception neural network, designed network is trained using available data. Presented method for training the perception neural network is, Error back propagation algorithm, which has variable learning rate and momentum factor, and also is fast. Finally, the models have been applied on Tehran-stock Exchange Price Index (TEPIX) and Tehran- stock Exchange-Dividend and Price Index (TEDPIX) and result are compared together and advantages and disadvantages of these models are described. The results show validity of presented models.
https://www.iaaaar.com/article_104403_5e37f19e20f94cc37e57f245381f5faa.pdf
شبکه های عصبی
مدلهای اتورگرسیو
شاخص نقدی و قیمت
Neural Networks
Dividend and Price Index
Auto regress Models