در این تحقیق به بررسی تأثیر سازوکارهای نظام راهبری شرکت بر هزینههای نمایندگی، در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. رابطه نمایندگی نوعی قرارداد است که طبق آن مالک، نمایندهای را جهت انجام عملیاتی مأمور و در این راستا اختیاراتی در باب اتخاذ تصمیم به وی تفویض میکند. با شکلگیری رابطه نمایندگی، هزینههای نمایندگی، ناشی از تضاد منافع بین طرفین، ایجاد میشود. هزینههای نمایندگی اثر معکوسی بر ارزش شرکت دارند. از اینرو، شرکتها به دنبال کنترل و کاهش چنین هزینههایی میباشند. در تحقیق حاضر هزینههای نمایندگی تابعی از تعامل بین فرصتهای رشد شرکت و جریانهای نقد آزاد تعریف شده، و از شاخص Q توبین به عنوان معیاری برای اندازهگیری فرصتهای رشد استفاده گردیده است. از بین سازوکارهای کنترل هزینه نمایندگی، به بررسی مالکیت سرمایه گذاران نهادی، درصد اعضای غیرموظف هیئت مدیره و نسبت بدهی به عنوان متغیرهای مستقل پرداخته شده است. همچنین برای آزمون فرضیههای تحقیق از رگرسیون مقطعی ترکیبی استفاده گردیده است. یافتههای تحقیق حاکی از وجود رابطهی منفی و معنادار بین درصد اعضای غیرموظف هیئت مدیره و همچنین درصد مالکیت سرمایهگذاران نهادی با هزینههای نمایندگی میباشد؛ از طرفی نتایج تحقیق با فرض وجود ارتباط بین نسبت بدهی شرکتها با هزینه نمایندگی، مطابقت ندارد.